
مدیریت مالی استراتژیک
مفهوم مدیریت مالی استراتژیک
مدیریت مالی استراتژیک به معنای برنامه ریزی، تصمیم گیری و اجرای استراتژی ها و راهبردهای مالی برای دستیابی به اهداف بلند مدت سازمان است. این رویکرد مدیریتی به تعامل بین مدیریت مالی و استراتژیک سازمان تأکید می کند و هدف آن ترکیب بهینه منابع مالی با راهبردهای استراتژیک برای بهبود عملکرد مالی و رشد پایدار سازمان می باشد.
در مدیریت مالی استراتژیک، تصمیم گیری های مالی با توجه به هدف ها، ریسک ها و فرصت های استراتژیک سازمان اتخاذ می گردند. این امر شامل انتخاب منابع تأمین مالی، سرمایه گذاری در پروژه ها و استفاده از فرصت ها، مدیریت بهینه سرمایه های ثابت، برنامه ریزی بودجه و تخصیص منابع مالی به صورت استراتژیک می شود.
با استفاده از اصول مدیریت مالی استراتژیک، سازمان ها قادر خواهند بود تا بهبود بهره وری مالی، رقابت پذیری بیشتر، توسعه رشد و ایجاد ارزش برای سهامداران را به ارمغان آورند.
این رویکرد مدیریتی به طور کلی به معنای درک و تحلیل محیط داخلی و خارجی، بررسی رقبا و بازارهای هدف، شناسایی فرصت ها و تهدیدات و تعیین استراتژی های مالی برای دستیابی به مزیت رقابتی می باشد.
مدیریت مالی استراتژیک یک رویکرد گسترده در حوزه مدیریت مالی است که به تحلیل و برنامه ریزی استراتژیک فعالیت های مالی یک سازمان می پردازد و در نظر دارد که مدیران مالی بتوانند به صورت استراتژیک درباره مسائل مالی تصمیم گیری کنند و منابع مالی را به نحوی مدیریت کنند که بتوانند هدف های سازمان را رقم بزنند.
در مدیریت مالی استراتژیک، تجزیه و تحلیل محیط کسب و کار، تعیین هدف های مالی، برنامه ریزی بودجه، انتخاب منابع مالی، ارزیابی ریسک و بازدهی سرمایه گذاری ها و بهره وری مالی، از جمله فعالیت های اصلی هستند.
هدف اصلی مدیریت مالی استراتژیک، بهبود عملکرد مالی و ایجاد ارزش برای سهامداران است. این امربا بهینه سازی ساختار سرمایه، مدیریت بهینه منابع مالی ، کاهش هزینه ها و افزایش سودآوری حاصل می گردد.
عوامل موثر بر مدیریت مالی استراتژیک
- تحلیل محیطی: تحلیل محیطی شامل بررسی عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فناوری است که می توانند بر مدیریت مالی تأثیرگذار باشند. این تحلیل به مدیران کسب و کار کمک می کند تا فرصت ها و تهدیدهای محیطی را شناسایی کرده و استراتژی های مالی متناسب را اتخاذ کنند.
- رقابت: رقابت با سایر شرکت ها در بازار نیز یک عامل مهم برای مدیریت مالی استراتژیک است. توجه به استراتژی های رقابتی، قیمت گذاری مناسب و توانایی رقابت با رقبای موجود و جذب مشتریان جدید، تأثیر قابل توجهی در عملکرد مالی شرکت خواهد داشت.
- نیازهای سرمایه: تأمین منابع مالی مورد نیاز برای اجرای استراتژی های کسب و کار امری حیاتی است. انتخاب منابع مناسب سرمایه، اعم از سرمایه گذاری خصوصی، وام های بانکی، صندوق سرمایه گذاری و… بر امکانات و قابلیت های شرکت تأثیر می گذارد.
- مدیریت ریسک: شناسایی، ارزیابی و مدیریت ریسک های مالی نیز در مدیریت استراتژیک مالی بسیار مهم است. تصمیم گیری درباره حداقل سطح ریسک قابل قبول، مدیریت ریسک ارزیابی شده و استفاده از ابزارهای مالی جهت مدیریت ریسک، همگی از جنبه های مهم مدیریت مالی استراتژیک هستند.
- نوآوری و تکنولوژی: استفاده از نوآوری و فناوری به عنوان یک عامل موثر در مدیریت مالی استراتژیک می تواند به شرکت کمک کند تا روند تولید و عرضه محصولات و خدمات خود را بهبود بخشد و بازاریابی بهتری داشته باشد. این امر می تواند به دستیابی به مزیت رقابتی و افزایش عملکرد مالی منجر شود.
- ساختار سازمانی: ساختار سازمانی و نحوه تعیین وظایف و مسئولیت ها در تصمیم گیری های مالی نیز تأثیرگذار است. ساختاری که منجر به ارتباط و هماهنگی مناسب بین واحدهای مختلف شرکت شود، می تواند در تصمیم گیری های مالی تاثیر مثبتی داشته باشد.
اصول مدیریت مالی استراتژیک
۱. هماهنگی با استراتژی کلان: مدیریت مالی استراتژیک باید با استراتژی کلان سازمان هماهنگ باشد، تصمیم های مالی با هدف های استراتژیک سازمان سازگاری داشته باشند و به راهبرد کلی سازمان کمک کنند.
۲. تحلیل محیط داخلی و خارجی: برای مدیریت مالی، لازم است محیط داخلی و خارجی سازمان به دقت تحلیل شوند. این امر شامل تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان و فرصت ها و تهدیدات خارجی است.
۳. تعیین هدف های مالی استراتژیک: همانطور که اشاره شد هدف های مالی استراتژیک باید با استراتژی کلان سازمان همخوانی داشته باشند. این هدف ها باید قابل اندازه گیری، قابل دستیابی و هماهنگ با منافع سهامداران باشند.
۴. برنامه ریزی و بودجه بندی: بر اساس هدف های مالی استراتژیک، باید برنامه ریزی و بودجه بندی صورت گیرد. این برنامه شامل تخصیص منابع مالی به پروژه ها و فعالیت های مختلف، زمانبندی و مشخص کردن نقش ها است.
۵. مدیریت ریسک: در مدیریت مالی استراتژیک، باید ریسک های مالی مشخص و مدیریت شوند. این مرحله شامل شناسایی ریسک ها، ارزیابی آنها، انتخاب راهکارهای مناسب و مانیتورینگ مداوم خطرات است.
۶. ارزیابی عملکرد مالی: برای اطمینان از پیشرفت به سمت هدف های مالی استراتژیک، باید عملکرد مالی سازمان مورد ارزیابی و مانیتورینگ قرار گیرد. این ارزیابی با استفاده از شاخص های عملکرد کلیدی (KPI) و گزارش های مالی منظم قابل انجام است.
۷. انعطاف پذیری و تطبیق با تغییرات: محیط کسب و کار دائما در حال تغییر است، بنابراین مدیریت مالی استراتژیک باید قابلیت انعطاف و تطبیق با تغییرات را داشته باشد. استراتژی های مالی در پاسخ به تحولات بازار و شناسایی فرصت های جدید باید تنظیم گردند.
۸. بهینه سازی ساختار سرمایه: بهینه سازی ساختار سرمایه شامل تعادل مناسب بین سهام و بدهی است. مدیران مالی باید تصمیم هایی را درباره منابع مالی بگیرد که ساختار سرمایه را بهینه کنند و همزمان ریسک و بازده را نیز مدیریت نمایند.
۹. استفاده بهینه از منابع مالی: انتخاب منابع مناسب، به حداقل رساندن هزینه های سرمایه گذاری و تامین منابع مالی مناسب برای پروژه ها و فعالیت های سازمان از جمله اقداماتی اند که برای استفاده بهینه از منابع مالی باید انجام گیرند.
۱۰. ترکیب مهارت های مالی و استراتژیک: مدیران مالی استراتژیک باید دارای مهارت های مالی و استراتژیک باشند. آنها باید توانایی تحلیل مالی دقیق، ارزیابی ریسک و بازدهی سرمایه گذاری ها و همچنین ارتباط نزدیک با سایر بخش های سازمان را داشته باشند.
۱۱. ارتباط با سهامداران: مدیران باید ارتباط مدام و موثر با سهامداران خارجی و داخلی برای گزارش گیری های مالی را برقرار کنند.
این اصول به عنوان یک چارچوب کلی می توانند در مدیریت مالی استراتژیک مورد استفاده قرار گیرند. با اجرای این اصول، سازمان می تواند در عملکرد مالی بهبود یابد و رقابت پذیری خود را در بازار تقویت کند.
استراتژی های مدیریت مالی
استراتژی های مالی متنوعی در حوزه مدیریت مالی وجود دارد، از جمله استفاده از منابع خارجی، تغییر ساختار سرمایه، انجام تجارت سرمایه گذاری و همچنین استفاده از روش های مختلف ارزیابی مالی برای تصمیم گیری بهتر مدیران مالی. در مدیریت مالی استراتژیک، تصمیم های مالی براساس برنامه ریزی استراتژیک و هدف های بلند مدت سازمان اتخاذ می شوند. در ادامه به بررسی مراحل کلی استراتژی مدیریت مالی می پردازیم:
- تجزیه و تحلیل محیط کسب و کار: مدیران موظفند محیط داخلی و خارجی سازمان را مورد بررسی قرار دهند تا بتوانند عوامل مالی مؤثر را شناسایی نمایند و بهبود های لازم را اعمال کنند.
- تعیین هدف های مالی استراتژیک: هدف های مالی بلند مدت سازمان، مانند رشد درآمد، بهره وری مالی، سودآوری و سهم سهامداران می باشند.
- برنامه ریزی بودجه: در این مرحله، بودجه های سالانه و میان مدت تهیه می شود تا منابع مالی به درستی تخصیص یابند و به هدف های استراتژیک دست یابند.
- بودجه بندی: ایجاد یک برنامه بودجه بندی دقیق که در آن برآوردهای مالی برای هزینه ها و درآمدها تعیین می شوند.
- مدیریت جریان نقدی: مانیتورینگ، بررسی و کنترل جریان و جذب نقدینگی در سازمان با هدف تامین منابع مالی و جلوگیری از وقوع بحران نقدینگی.
- سرمایه گذاری: انتخاب مناسب ترین روش ها و ابزارها برای سرمایه گذاری منابع مالی به منظور بهره وری بیشتر و رشد سازمانی.
- اعتبار سنجی و کنترل بدهی: بررسی و تحلیل دقیق بدهی و اعتبارات و اتخاذ راهکارهای مناسب برای مدیریت و کاهش بدهی و کنترل ریسک اعتباری.
- مدیریت سرمایه های ثابت: برنامه ریزی، حفظ و بهبود سرمایه های ثابت سازمان از جمله دارایی ها و تجهیزات با هدف افزایش بهره وری و ارزش افزوده.
- مدیریت ریسک مالی: شناسایی، ارزیابی و کنترل ریسک های مالی مانند تغییرات قیمت، نرخ ارز و سایر عوامل مالی ممکن در محیط کسب و کار.
- تامین مالی: انتخاب منابع مالی مناسب برای تامین نیازهای مالی سازمان، از جمله انتشار سهام، وام های بانکی و سایر روش های تامین سرمایه.
چالش های مدیریت مالی استراتژیک
- مدیریت نقدینگی: میزان نقدینگی مسئله مهمی در مدیریت مالی است. کمبود نقدینگی و عدم توانایی در پرداخت به موقع بدهی ها و هزینه ها می تواند باعث بروز مشکلات جدی برای سازمان شود، در حالی که نگهداری از موجودی نقدی زیاد نیز باعث عدم بهره وری می شود. تعادل در مدیریت جریان نقدی یک چالش برای مدیران سازمان ها است.
- تأمین منابع مالی: یافتن و تأمین منابع مالی برای سرمایه گذاری ها، رشد سازمانی، گسترش فعالیت ها و پروژه ها ممکن است مشکلاتی را برای صاحبان کسب وکارها به همراه داشته باشد.
- ریسک مالی: تغییرات ناگهانی در نرخ ارز، قیمت مواد اولیه و سایر عوامل مالی می توانند ریسک هایی را برای سازمان به همراه داشته باشند و نیاز به مدیریت دقیق ریسک مالی را ایجاب می کنند.
- بهره وری مالی: افزایش بهره وری و بهینه سازی استفاده از منابع مالی، شناسایی و اجرای راهکارهای مناسب برای بهبود عملکرد مالی سازمان می تواند دیگر چالش مدیریت مالی باشد.
- مدیریت بدهی: داشتن بدهی های بزرگ و پرداخت بدهی ها در زمان مناسب می توانند چالش های مدیریتی را به همراه داشته باشند و تأثیر مستقیمی بر وضعیت مالی سازمان بگذارند.
- قوانین و مقررات: تغییرات در قوانین و مقررات مالی و مالیاتی نیز مدیریت مالی سازمان را تحت تاثیر قرار می دهند و نیاز به تطبیق و تغییر استراتژی های مدیریت مالی را ایجاب می کنند.
راهکارهای مقابله با چالش های مدیریت مالی
چالش های مدیریت مالی نیازمند برنامه ریزی دقیق و استفاده از روش ها و استراتژی های مناسب برای مقابله می باشند. برخی راهکارها برای مدیریت این چالش ها عبارتند از:
۱. برنامه ریزی مالی دقیق: ایجاد بودجه دقیق و برنامه ریزی مالی به طور منظم و دقیق که هزینه ها، درآمدها و نیازهای مالی آینده را در نظر بگیرد و تدوین و اجرای یک برنامه ریزی دقیق و دوره ای برای مدیریت مالی سازمان می تواند در بهبود نقدینگی، کاهش بدهی و بهره وری مالی کمک کننده باشد.
۲. تنظیم سیاست های نقدینگی: ایجاد سیاست هایی برای مدیریت جریان نقدینگی، افزایش تسهیلات بانکی، استفاده از مدیریت موجودی موثر و تدابیر دیگر برای مقابله با چالش نقدینگی.
در صورت بروز نیاز نقدینگی فوری، استفاده از روش هایی مانند خطوط اعتباری، فاکتورینگ و فروش دارایی های غیر ضروری می تواند در مواجهه با چالش نقدینگی کمک کند.
۳. تنوع سرمایه گذاری: سرمایه گذاری در زمینه های گوناگون موجب کاهش ریسک های مالی احتمالی می گردد.
۴. پایش و کنترل مداوم: پایش و کنترل مداوم وضعیت مالی سازمان، در شناسایی زمینه های احتمالی بروز چالش های مالی و اتخاذ اقدامات پیشگیرانه و تصحیحی به منظور کاهش اثرات منفی احتمالی می تواند یاری گر باشد.
۵. آموزش و بهبود مهارت ها: آموزش و بهبود مهارت های مدیران و کارکنان در زمینه مالی و تجزیه و تحلیل مالی می تواند بهبودی در فهم و ارزیابی درست و دقیق وضعیت مالی و تصمیم گیری های مالی بهتر را به همراه داشته باشد.
۶. همکاری با مشاوران مالی: استفاده از خدمات مشاوران مالی مجرب و متخصص یکی از موثر ترین راه ها برای مواجهه با چالش های مالی شرکت ها است.
۷. تنظیم سیاست های مالی: تعیین سیاست های مالی مناسب از جمله سیاست های مربوط به سرمایه گذاری، مدیریت بدهی و تأمین منابع مالی با توجه به شرایط و هدف سازمان، می تواند در مدیریت بهینه منابع مالی کمک کند.
۸. تنوع منابع تأمین مالی: داشتن تنوع در منابع تأمین مالی می تواند در کاهش ریسک مالی و افزایش انعطاف پذیری مالی سازمان مؤثر باشد. این شامل استفاده از منابعی نظیر تسهیلات بانکی، سرمایه گذاری خارجی و صندوق های سرمایه گذاری است.
۹. آنالیز و پیش بینی مالی: استفاده از روش های تحلیل مالی و پیش بینی با توجه به داده های مالی می تواند به شناسایی ریسک ها و فرصت ها کمک کند و در تصمیم گیری های مالی استراتژیک مؤثر باشد.
بحران مالی
اگر شخصی که قبلا دارای قدرت مدیریت و رهبری سازمان، خود یا جامعه بوده اکنون به هر دلیلی این قدرت را از دست داده است، پس یا باید تجدید قوا نموده و خود را باز مهندسی نماید یا مدیریت را به شخص کاردان دیگری بسپارد.
بیشتر بحران های عملیاتی منجر به بحران مالی می شوند. بحران مالی هم به طور طبیعی بحران اجتماعی را بدنبال دارد. اجماع بحران های اجتماعی هم منجر به بحران سیاسی می گردد.
بطور کلی اگر یک مدیر از لحاظ روانی سرپا است. سازمان ورشکسته نخواهد شد چرا که مدیر هزار راه پیش روی خود دارد تا مشکلات را حل کند.
دلیل ورشکستگی و شکست در برابر بحران های مالی، عدم آموزش، آموزش بد یا ناقص می باشد. ریشه آسیب های اجتماعی و اقتصادی هم همین آموزه های بد و ناقص اند که منجر به تصمیم های اشتباه می گردند. انباشت تصمیم های بد مدیریت را دشوار می کند. بسیاری افراد با علم و تجربه کم وارد بازار می شوند و در اثر اشتباهاتشان از سر کم تجربگی، خسارات جبران ناپذیری به خود و کسب و کارشان وارد می نمایند.
بنابراین قبل از ورود به تجارت لازم است صاحبان آن اصول اولیه را به صورت استراتژیک بیاموزند.
- اولین ویژگی یک مدیر موفق داشتن استقلال فکری و مشاوره با خبرگان و اهل فن است.
- گرفتن وام بی موقع، جذب سرمایه های بدون برنامه ریزی مالی و دریافت پول به صورت مشارکتی منجر به بروز بحران های مالی برای مدیران کسب وکارها می شود.
پول های بانکی و سرمایه گذاری شده گنج سازمان نیستند بلکه خطرناک تر از سرمایه های شخصی می باشند چرا که علاوه بر مسئولیت های مدنی مسئولیت کیفری هم ایجاد می کنند. پس مدیران باید برای کسب اینگونه سرمایه ها و منابع مالی وسواس به خرج دهند. با وجود علوم پیشرفته مدیریت مالی و بروز اینترنت و شبکه های اجتماعی الگوهای کار مشخص اند و جایی برای آزمون و خطا باقی نمانده است. ظرفیت اشتباه پذیری برای هر کسی محدود است.
- افراد باید بخشی از منابع درآمدی خود را صرف کسب و کار و قسمتی را صرف آموزش خود و نیروهای کار نمایند.
- مدیر کسب وکار باید دارای هوش و فراست بالایی باشد و مسائل کسب و کار را محرمانه نگه دارد. تشویش ها، دخالت های غیر کارشناسانه و شلوغ بازی ها، عرصه را برای مدیران تنگ می کند، فراغ فکر را از آنها می گیرد و در نهایت موجب بالارفتن درصد خطای تصمیم گیری می گردد.
- مشاوران نقش بسیار مهمی در مدیریت بحران های کسب وکار به خصوص بحران های مالی دارند آنها ارزشمند اند و امکان دزدیده شدن توسط را رقبا را دارند بنابراین باید از آنها به خوبی محافظت شود. مشاوران مالی مسموم سیستم را نابود و هزینه های بسیاری را خرج می کنند. بنابراین در انتخاب آنها باید دقت نمود.
- باید توجه نمود که رهبری قابل یادگیری است و هوش و فراست قابل رشد و توسعه است. رهبران خوب پیش بینی بعد خود را می کنند و می دانند که بحران قابل پیشگیری و مدیریت است و تنها ابزار آن آموزش و داشتن بینش می باشد.
بروز بحران های مالی
کسب و کار گنج قارون نیست، بی بند و باری مالی قطعا بحران به همراه خواهد داشت. بحران های مالی یک شبه اتفاق نمی افتند، بلکه مجموعه پیچیده ای از عوامل در گذر زمان دست به دست هم می دهند که این بحران پدیدار می گردد. هر بحرانی ریشه دارد و قانون علیت در مورد همه پدیده ها صادق می باشد. ریشه بحران ها عموما به مدت ها قبل و رفتار ها و کنش های قبلی بازمی گردد.
بنابراین مدیران موظفند دائم کسب وکار را مورد بازخواست و محاسبات سخت گیرانه قرار دهند. طبق قانون آنتروپی هر سیستم نظم داری تمایل به سمت بی نظمی دارد بنابراین باید برای حفظ نظم انرژي صرف کرد.
در صورت عدم اقدام با دیدن اولین نشانه بی نظمی و به تعویق انداختن مدیریت آن به زودی تلی از بی نظمی ایجاد خواهد شد. بی نظمی ها کنترل اوضاع را از دست خارج می کنند و مسیر سازمان را به بیراهه می کشند. ندانم کاری ها بحران آفرین و فاجعه آفرین اند.
خروج نیروهای کلیدی سازمان به قیمت حیات سازمان تمام می شود و یکی از دلایل بروز ورشکستگی است. بنابراین مدیران باید در حفظ آنها کوشا باشند.
نکات مهم هنگام مواجهه با بحران مالی
- مشورت با کارشناس زبده و قابل اعتماد
- در صورت عدم توانایی مدیر ارشد سکان به دست شخص توانمند داده شود.
- برای جلوگیری از تشدید بحران از حاشیه سازی و خبر پراکنی جلوگیری شود.
- ایجاد فضای امیدوار کننده در برابر طلبکاران
- جلسات مذاکره هوشمندانه با مشاوران و سرمایه گذاران
- تشدید نظم
- مدیریت منابع مالی باقی مانده و تخصیص آنها در زمینه های حیاتی
- یکی از دلایل بحران های مالی نشت اطلاعات مالی کسب وکار است، باید مطمئن شد که کارشناسان مالی در این قضیه نقشی نداشته اند.
- طلبکاران فساد برانگیزند و به بحران ها دامن می زنند در قدم اول باید آنها را اولویت قرار داد.
- ایجاد چک لیست برای فرآیند مدیریت بحران مالی برای جلوگیری از انجام کارهای فی البداهه و بدون برنامه ریزی و آگاه کردن دیگر افراد سازمان از اینکه بدون هماهنگی اقدامی نکنند.
اقدامات لازم در شرایط بحران مالی
۱. اولویت بندی هزینه ها: در شرایط بحران، باید هزینه ها با دقت اولویت بندی شوند. برنامه ریزی و محدود کردن هزینه های غیر ضروری می تواند به سازمان ها کمک کند تا منابع مالی خود را بهینه استفاده کنند.
۲. کاهش هزینه ها: بررسی مجدد هزینه های ماهیانه، جستجوی راهکارهای اقتصادی تر و استفاده از منابع موجود به جای خرید های جدید می تواند کمک کند تا هزینه ها کاهش یابند.
۳. ایجاد فوند اضطراری: در شرایط بحرانی، ایجاد فوند اضطراری بسیار حائز اهمیت است. این فوند می تواند به مدیران در مواجهه با هزینه های غیر منتظره و بحرانی کمک کند.
۴. بهره وری از منابع مالی موجود: بهره وری از منابع مالی موجود شرکت می تواند در شرایط بحران کمک کننده باشد. مدیران ممکن است نیاز باشد که به خودداری از هزینه های غیر ضروری بپردازند و به سمت روش های اقتصادی تر بروند.
۵. بهبود درآمد: در صورت امکان، میتوان مسئله بهبود درآمد سازمان را بررسی نمود. صاحبان کسب وکارها ممکن است نیاز باشد به دنبال فرصت های کسب درآمد اضافی باشند، برای این کار لازم است مهارت های نیروهای خود را بهبود بخشند و یا به دنبال یک فعالیت جدید با درآمد بالاتر باشند.
۶. برنامه ریزی مالی: برنامه ریزی دقیق برای درآمدها و هزینه ها به مدیران کمک می کند تا کنترل دقیقی بر مالیات ها و پس اندازها داشته باشند. تعیین بودجه ماهیانه و تعیین اولویت ها امری حیاتی درزمینه برنامه ریزی مالی است.
۷. کاهش بدهی: مدیران باید سعی کنند بدهی های سازمان را کاهش دهند. پرداخت به موقع قسط ها، پرداخت بدهی های بالا و مدیریت مناسب کارت های اعتباری از اصول اساسی مدیریت بدهی است.
۸. سرمایه گذاری: هر سازمانی مستلزم توجه به سرمایه گذاری در محصولات مالی متنوع برای رشد سرمایه است. درک میزان ریسک و بازده سرمایه گذاریها و انجام تحقیقات قبل از سرمایه گذاری از مسئولیت های افراد سازمان برای سرمایه گذاری در حوزه های گوناگون است.
۹. پس انداز و ذخیره: صاحبان کسب وکارها باید پس انداز کنند و برای ضروریات و آینده شرکت فوند اضطراری ایجاد نمایند. آنها می توانند، از طریق ذخیره مالی، قدمی بزرگ در راستای رسیدن به هدف های بلند مدت بردارند.
۱۰. مراقبت از ترازنامه مالی: دنبال کردن و نظارت بر ترازنامه مالی شامل دارایی ها اهمیت بسیاری برای سازمان دارد.
ارسال نظر درباره این موضوع